• وبلاگ : آقاسيدبااجازه...
  • يادداشت : طلبه فوق خوش شانس(نخونيد ضرر کرديد)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 7 نظر
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام خيلي عالي بود موفق باشيد ان شاء الله
    البته مولاي متقيان عنايات فراواني داشته اند علامه جعفري (ره) نقل مي کنند ...

    نفر پنجم من بودم. اين کاغذ را دادند دست من. ديدم که نمي‌توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدي، گفتم: من يک لحظه ديدار علي (ع) را به هزاران سال زناشويي با اين زن نمي‌دهم. يک وقت ديدم يک حالت خيلي عجيبي دست داد. تا آن وقت همچو حالتي نديده بودم. شبيه به خواب و بيهوشي بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره‌ام شدم، حالت غير عادي، حجره رو به مشرق ديگر نفهميدم، يکبار به حالتي دست يافتم.يک دفعه ديدم يک اتاق بزرگي است يک آقايي نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قيافه‌اي که شيعه و سني درباره امام علي(ع) نوشته در اين مرد موجود است.

    يک جواني پيش من در سمت راستم نشسته بود. پرسيدم اين آقا کيست؟

    گفت: اين آقا خود علي (ع) است، من سير او را نگاه کردم. آمدم بيرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسيده دست نفر نهم يا دهم، رنگم پريده بود. نمي‌دانم شايد مرحوم شمس آبادي بود خطاب به من گفت: آقا شيخ محمد تقي شما کجا رفتيد و آمديد؟ نمي‌خواستم ماجرا را بگويم، اگر بگم عيششون بهم مي‌خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضيه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خيلي منقلب شدند.
    پاسخ

    سلام... خيلي عالي بود.... ممنون از حضورونظرلطف شما