“در سالهای گذشته یک خانم میانسالی که جثه ی ضعیفی داشت و پسر خود را به پشت خود بسته بود، از مسیر چناران به سمت مشهد مقدس و با پای پیاده حرکت می کرد، پسر این زن از دو دست و دو پا فلج کامل بود. این زن وقتی به استراحتگاه ما رسید، به همراه پسر خود در ایستگاه توقف و استراحت کردند و سپس به حرکت خود ادامه دادند، سال بعد همان خانم با همان لباس و همان هیبت دوباره از این مسیر می گذشت ولی پسری در پشت او نبود،وقتی او را دیدیم از او پرسدیم که شما سال گذشته یک پسری را به پشت خود بسته بودی و به مشهد می رفتی،اون پسر کی بود؟”
“زن با زبان ساده جواب داد : آره مادر جان ،آن فرزند من بود و فلج بود ،سال گذشته وقتی به مشهد رسیدیم رفتم به پشت پنجره فولاد و پسر را از پشت خودم جدا کردم و به امام رضا (ع) گفتم ، یا امام رضا (ع)، دیگر نمیتونم ادامه بدم، خسته شدم .کمر من شکست،با این پسر فلج هر سال پیاده به مشهد میام.”
این دربان حرم امام رضا (ع) می گوید: زن با همان زبان ساده با امام رضا صحبت می کرد که بعد از مدت کوتاهی پسر بر روی دو پای خود ایستاد و شفا پیدا کرد.
مشتاقیان با تاُکید بر اینکه تمامی عکس های این زن به همراه فرزندش، قبل از شفا و بعد از شفای فرزندش در ایستگاه استراحتگاه وجود دارد گفت: چیزی که در این مسیر و در بین زائران پیاده دیده می شود بحث معرفتی است که به صورت ظاهری قابل مشاهده و دیده شدن نیست، زائران خانم بسیاری هستند که با فرزندان کوچک و شیر خوار خود که در بغل و یا در کالسکه دارند از این مسیر عبور می کنند. خانمی بود که می گفت 13 سال بود که بچه دار نمی شدیم و به برکت این سفر پیاده صاحب بچه شدیم و خداوند به ما فرزند عنایت کرد.
برچسبها: شفا- امام رضا- فلج