آری! همه چیز می تواند بو داشته باشد چنان که حضرت یعقوب (ع) گفت: انی لاجد ریح یوسف؛ من بوی یوسف را (ازراه دور) احساس میکنم.
و چنین است که علی(ع) می فرماید:
تعطروا بالاستغار لایفضحنکم روائح الذنوب؛ با استغفار خودتان را معطر کنید تا بوی گناه شما را رسوا نکند.
پس گناه خیلی بدبوست اما گویی مشام ما آن را درک نمی کند. باید مشام انسان تیز بشود. این بدبویی او آبرو را می برد.
آنچه مطلب را روشن تر می کند، حدیثی است که شخصی از امام سجاد(ع) پرسید. فرشته ها اعمال انسان را می بینند و می نوبسند ولی چگونه از نیت ها خبردار می شوند تا آنها را ثبت کنند؟
امام (ع) با طرح پرسشی چنین پاسخ داد: آیا بوی باغ و لجن زار یکسان است؟ یعنی نیت خیر بوی عطر دارد و نیت بد بوی تعفن. پس فرشتگان با نیت خوب بوی عطر خوب را می شنوند و با نیت زشت بوی گند را. بوی باغ و چاه معلوم است.
در نهج البلاغه علی(ع) بعد از آنکه داستان برادرش عقیل را که فقیر شده بود و نزد امام (ع) آمده تا چیزی بگیرد را نموده می فرماید:
عقیل خیال کرد که من دینم را به او می فروشم و به دلخواه او قدم برمیدارم و راه و رسم خوش را کنار می گذارم. پس وقتی اصرار کرد آهن گداخته را به بدنش نزدیک کرده تا با حرارت آن عبرت بگیرد و سپس می فرماید: از این شگفت آورتر داستان کسی است که نیمه شب ظرفی سرپوشیده پر از حلوای خوش طعم و لذیذ به درب خانه ی ما آورد ولی این حلو معجونی بود که من از آن متنفر شدم گویا آن را با آب دهان مار یا استفراغش خمیر کرده بودند. به او گفتم هدیه است یا زکات یا صدقه؟ چون این هردو بر ما حرام است. گفت نه این است و نه آن بلکه هدیه است. به او گفتم زنان بچه مرده برتو گریه کنند، آیا ازطریق دین خدا وارد شده ای که مرا بفریبی؟ ادراکت به هم ریخته یا دیوانه شده ای و یا هذیان می گویی؟ به خدا سوگند اگر اقلیم هفتگانه با آنچه در زیرآسمان هاست به من دهند که خدا را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچه ای نافرمانی کنم هرگز نخواهم کرد و این دنیای شما از برگ جویده ای در دهان ملخ، نزد من خوارتر است. علی را نعمت های فانی چه کار؟
برچسبها: گناه- نهج البلاغه