آقاسیدبااجازه...
 

آشفته است خیالم

همچون گندم زاری که دستخوش باد شده

به هر سو که باد بوزد قد خم میکنم

چقدر زیباست دیدن رقص گندمزار

که تسلیم است در برابر سرنوشت

و چه مدح زیبایی زمزمه میکند او

به راستی چه می خواند او در پیچ و خم های عاشقیش

خدا را شکر میکند

از اینکه یه بار نشسته

از اینکه یک دانه بوده و حال

هفتاد دانه شده

.

.

.

وچه تقدیر زیبایی دارد گندم

نان می شود برای فقیری

ثواب میشود برای فقیر نوازی

بی شک این اندیشه گندمزار را راضی و خشنود نگه داشته

او سر تعظیم فرود می اورد و تسلیم است

 

آیا تسلیم تقدیر می شویم؟

تسلیم بادهای نوازشگر خداهستیم؟ 

به او اعتماد داریم؟

قلبمان را با دعا و ذکر یارب یارب آرام میکنیم؟ 

.

.

.

یارب.... یارب....

 




برچسب‌ها: گندمزار- انفاق
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 94/5/20 توسط سرباز
تمامی حقوق مطالب برای آقاسیدبااجازه... محفوظ می باشد