سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آقاسیدبااجازه...
 

 

حضرت زینب

 

در مورد محل دفن حضرت زینب(س) سه قول هست:


1. حضرت زینب(س) به مدینه آمد و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بود تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه از دنیا رفت و در همان جا دفن شد. اکنون از قبر آن بانوی محترمه، اثری در دست نیست. این قول را علامه سید محسن امین اختیار کرده و از اقوال دیگر معتبرتر می داند.


2. حضرت زینب(س) پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفت و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می کرد. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب را مخیر سازند تا هر شهری که می خواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت کرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت. البته برخی احتمال داده اند قبری که در شام است، قبر زینب صغری (ام کلثوم) است، نه قبر زینب کبری.


3. زینب (س) به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شد که مدینه را ترک کند. از این رو مصر را انتخاب کرد و در آن جا رحل اقامت افکند و همان جا از دنیا رفت. سیده زینب در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است و...))، (ر.ک : زندگانی حضرت فاطمه(س) و دختر آن حضرت، سید هاشم رسولی محلاتی).


بنابراین نمى‏توان به صورت یقینى گفت که قبر حضرت زینب(س) در شام است و اگر مسلّم باشد که آنان در شام دفن شده‏اند در این صورت مى‏توان پرسید که آیا آنان دوباره به شام برگشته‏اند؟ در این مورد برخى از مورّخان نوشته‏ اند که حضرت زینب کبرى(س) در اثر قحطى در مدینه و یا واقعه‏ى «حرّه» به همراه شوهرش عبداللّه‏ به شام آمد و در آن‏جا وفات یافت و واقعه «حرّه» این است که در سال 62 هجرى قمرى مردم مدینه یزید را از حکومت خلع و حاکم اموى مدینه را عزل کردند. این خبر به یزید رسید. یزید، مسلم بن عقبه را با 12 هزار نفر به سوى مدینه فرستاد. نیروهاى مسلم بن عقبه در شرق مدینه در مکانى به نام حرّه مستقر شدند و از آن جا به شهر حمله و شهر را قتل و غارت کردند(تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه، ص 63 و منتخب‏التواریخ، ص 66).
آن چه باید در این گونه موارد مورد توجه واقع شود این است که دشمن همواره تلاش مى‏کرد تا اقلیت شیعه را که پیرو امامان معصوم بودند، از بین ببرد و براى همین در کربلا همه را کشتند و در واقعه «حرّه» بسیارى از علویان را کشتند و به این کشتار در طول تاریخ ادامه دادند. با وجود این گونه دشمنان چطور مى‏توان در باب ولادت، وفات، محل دفن و تاریخ زندگى این شخصیّت‏ها سخن قاطعانه گفت؟!
نکته دیگری که توجه به آن خوب است این است که آنچه مهم است انجام زیارت و ارتباط معنوی با اولیای خدا است لذا ما در، هر سه مورد حضرت زینت سلام الله علیها را زیارت می کنیم و هیچ گونه مشکلی ندارد و در، هر صورت این بارگاهها مرکز عبادت و توسل به حضرات معصومین و زینب کبری است و دشمن شکن هم هست.




برچسب‌ها: حضرت زینب- وفات- مصر
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/13 توسط سرباز

 

وفات حضرت زینب سلام الله علیها بزرگ پیام آور کربلا اسوه صبر و استقامت را به همه دوستان تسلیت عرض می کنم



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/13 توسط سرباز

 




برچسب‌ها: میلاد امام علی
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/11 توسط سرباز

پدر یعنی تپش در قلب خانه
پدر یعنی تسلط بر زمانه


پدراحساس خوب تکیه برکوه
پدر یعنی تسلط وقت اندوه


پدر یعنی ز من نام و نشانه
پدر یعنی فدا گردیده ی افراد خانه


پدر یعنی غرور و مستی من
پدر یعنی تمام هستی من




برچسب‌ها: روز پدر
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/11 توسط سرباز

 

تا توانی دلی نشکن

این روزها دل بدست آوردن هنر می باشد



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/9 توسط سرباز

 

زیبایی

امر به معروف

نهی از منکر

این روزها کلمات پر التهابی هستند

اگر خودمان معروف را رعایت کردیم

اگر از منکر دوری کردیم

آن موقع حرفمان پذیرفته می شود

اگر خودمان را در مقام یک دوست قرار دهیم، پذیرفته می شویم

اگر فاصله مان را کم کنیم، دوست می شویم

اگر صدایمان را پایین بیاوریم، شنیده می شویم

اگر نگاهمان مهربان شد دیده می شویم

خودمان را هم قد دیگران بدانیم

.

.

.

و این داستان ادامه دارد




برچسب‌ها: امربه معروف- نهی از منکر
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 94/2/8 توسط سرباز

 

برف

 

نمیدانم چرا این روزها اینقدر احساس غربت می کنم در میان این همه آشنا

به هر سو نگاه می کنم آشنایی نمی بینم

به هر که، می نگرم دلی همراهم نیست

به هرجا میروم آرامشی نیست

این روزها

هرکسی را، بهر کاری نساخته اند

هرآنچه برای خود می پسندند برای دیگران نمی پسندند

امر به معروف تعطیل است

نهی از منکر وجود ندارد

قیامت تا قیامت دور است

دنیا دیگر دو روز نیست

چراغ به خانه رواست

برای دستگیری از محروم مردی وجود ندارد

نمی خواهند دلی بدست آورند

دل شکستن هنر شده

عرف جای دین را گرفته

غیبت جای صحبت

کدورت جای محبت

.

و این داستان ادامه دارد......

میخواهم بروم

نه نای رفتن دارم

نه جای ماندن

 

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/6 توسط سرباز

 

آیت الله شیخ محمد تقی آملی – ره -  می فرمود:
من در بحث فقه آیت الله سید علی آقا قاضی شرکت می کردم.

روزی از ایشان پرسیدم – آن روز هوا بسیار سرد بود – ما میخوانیم و می شنویم که عده ای هنگام قرائت قرآن کریم آفاق پیش روی شان باز می شود و غیب و اسرار برای آنهاتجلی می کند، در حالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم؟!

مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظرکرد سپس فرمود:
بلی! آنها قرآن کریم را تلاوت می کنند با شرایط ویژه، رو به قبله می ایستند، سرشان پوشیده نیست، کلام الله را با هر دو دستشان بلند می کنند و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت می کنند، توجه دارند و می فهمند جلوی چه کسی ایستاده اند؛ اما تو قرآن را قرائت میکنی در حالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته ای و قرآن را روی زمین می گذاری و در آن می نگری!

آیت الله شیخ محمد تقی آملی می گفت:

بلی، من همین طور قرآن می خواندم و زیاد به قرائت آن می پرداختم، مثل این که مرحوم قاضی مراقب و ناظر وقت قرائتم بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجود به سویش شتافتم و ملازم جلسه هایش شدم.


برگرفته از سایت صالحین




برچسب‌ها: تلاوت قرآن- شیخ محمدتقی آملی- سیدعلی قاضی
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/4 توسط سرباز

شیخ مرتضی انصاری

مرحوم حاج ملا ابوالحسن مازندرانی گفت:
چون بیماری شیخ بزرگوار علامه انصاری « قدس سره» شدید شد، همراه مرحوم شیخ زین العابدین مازندرانی از کربلا به نجف اشرف مشرف شدیم و به دیدار آن سرور رفتیم.


ایشان در بستر بیماری خوابیده بود و در مقام وصیت برآمدند و فرمودند: شاهد باشید که من در عمرم در خانه وقفی ننشستم. و از کتاب وقفی درس نخوانده ام و مطالعه نکرده ام، ابدا” از کسی قرض نگرفته ام، اگر بعد از من کسی ادعای طلبی کند دروغ گفته است. از مال دنیا ندارم مگر این انگشتر و پوستین .


هر دو را به شیخ زین العابدین بخشید، و یک عصا، که آن را به حاج ملا ابوالحسن داد، سپس ملا را صدا زد و فرمود: یک بقچه رخت دارم آنها را حاضر کن و وقتی آنها را آورد همه کهنه بودند ولی شسته و پاک، فرمود:
تا زنده ام در مدرسه ببر و بین طلاب تقسیم کن و فرمود: چند جلد کتاب دارم، همه آنها را وقف کردم، و قدری پول نزد فلان تاجر از وجوه است. غسل مرا جناب سید علی شوشتری متصدی شوند و آن جناب وصی من می باشد.

آن پوستین کهنه که به شیخ مازندرانی رسید، شیخ و آل شیخ به آن تبرک می جستند و هر کس تب می کرد به قصد شفاعت به دوش می کشید و به زودی عرق می کرد و عافیت می یافت.


برگرفته از سایت صالحین




برچسب‌ها: شیخ مرتضی انصاری- ارث
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/4 توسط سرباز

آیه الله سید موسی شبیری زنجانی مدظله از مرحوم سید صادق اهری نقل می کرد:

یک روز صبح به حرم مطهر حضرت معصومه (س) مشرف شدم.

هنگامی که از حرم خارج می شدم ، مرحوم آیت الله سید احمد شبیری زنجانی(پدر آیت الله سید موسی شبیری زنجانی) را دیدم که کنار قبر قطب راوندی مشغول خواندن فاتحه است.نزدیک رفتم و به ایشان عرض کردم که شنیده ام که شما علم کیمیا بلد هستید،به من هم یاد بدهید.مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی مرا به منزل خودش دعوت کرد و در آنجا این جریان را تعریف کرد:

یک سال در جوانی ، من و مرحوم آیت الله (امام) خمینی به مشهد مشرف شدیم.روزی در حرم امام رضا (ع) مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی را دیدیم که مشغول خواندن زیارتنامه بود.تصمیم گرفتیم که از ایشان علم کیمیا بخواهیم.آیت الله خمینی نزد شیخ حسنعلی نخودکی رفت و گفت:شما را به این حضرت قسم ، حاجتی داریم ، حاجت ما را رد نکنید.شیخ حسنعلی گفت:سید! شما بروید کنار قبر شیخ حر عاملی ، وقتی زیارت من تمام شد،می آیم تا با هم صحبت کنیم.ما رفتیم کنار قبر شیخ حر عاملی و شیخ حسنعلی هم بعد از زیارت آنجا آمد.ما از ایشان علم کیمیا خواستیم.شیخ حسنعلی گفت:فرض کنید که من علم کیمیا را به شما یاد دادم و شما توانستید همه کوه های جهان را تبدیل به طلا کنید، آیا به خودتان این اطمینان را دارید که از این قدرت سوء استفاده نکنید؟

مرحوم آیت الله خمینی پاسخ داد: نه ، ما مطمئن نیستیم.

شیخ حسنعلی گفت:اگر به خودتان مطمئن نیستید،چرا میخواهید چنین نیرویی داشته باشید؟من به جای کیمیا دستورالعملی به شما می دهم برای زندگی تان مفید باشد:

بعد از نماز واجب : یک مرتبه آیت الکرسی بخوانید(و عقیده شیخ حسنعلی این بود که آیت الکرسی آیه اول از سه آیه معروف است) یعنی :

(للَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ  لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ  لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ  مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ  یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ  وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ  وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ  وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا  وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ)

سپس تسبیحات فاطمه زهرا (س) (سی و چهار مرتبه «الله اکبر»،سی و سه مرتبه «الحمدالله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله»)و بعد از آن سه مرتبه سوره «قل هوالله احد» را بخوانید،سپس سه مرتبه صلوات (اللهم صل علی محمد و ال محمد)بفرستید و در پایان سه بار آیه «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا» 1 را بخوانید.

_______________________________

1-سوره طلاق : آیه 2 و 3




برچسب‌ها: کیمیا- موسوی زنجانی-
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/4 توسط سرباز
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
تمامی حقوق مطالب برای آقاسیدبااجازه... محفوظ می باشد