رهبر انقلاب:
بنده خبرهایی دارم که دشمنان با همراهی برخی مسئولان سفیه منطقهی خلیج فارس درصددند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند.
آنها بدانند اگر شیطنتی صورت گیرد.
واکنش ایران بسیار سخت خواهد بود.
برچسبها: شیطنت- جمگ های نیابتی- سفیه
آقاسیدبااجازه... |
|
رهبر انقلاب: بنده خبرهایی دارم که دشمنان با همراهی برخی مسئولان سفیه منطقهی خلیج فارس درصددند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. آنها بدانند اگر شیطنتی صورت گیرد. واکنش ایران بسیار سخت خواهد بود. برچسبها: شیطنت- جمگ های نیابتی- سفیه نوشته شده در تاریخ دوشنبه 94/3/4 توسط سرباز
رهبر انقلاب در دیدار قاریان قرآن: هر حنجرهای که در جهت اختلاف بین مسلمانان حرف بزند بلندگوی دشمن است چه خودش بداند چه نداند. امروز مسئولان بعضی کشورهای اسلامی دچار خطای باصره هستند و دوست را از دشمن نمیشناسند. این کشورها دچار ضربه میشوند.? برچسبها: باصره- بلندگوی دشمن- قاریان قرآن- نوشته شده در تاریخ شنبه 94/3/2 توسط سرباز
با کاروان یاران به سوى دمشق رهسپار شدیم. به خاطر موضوعى از آنها ملول و دلتنگ شدم. تنها سر به بیابان بیت المقدس نهادم و با حیوانات بیابان مانوس شدم. سرانجام در آنجا به دست فرنگیان اسیر گشتم. آنها مرا به طرابلس (یکى از شهرهاى شام) بردند و در آنجا در خندقى همراه یهودیان به کار کردن با گل گماشتند. تا اینکه روزى یکى از رؤساى عرب که با من سابقه اى داشت از آنجا گذر کرد، مرا دید و شناخت.
همى گریختم از مردمان به کوه و به دشت ادامه مطلب... نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/2/31 توسط سرباز
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.
منبع:janan.eu برچسبها: لعنت- شیطان-حماقت نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/30 توسط سرباز
هارون الرشید درخواست نمود کسی را برای قضاوت در بغداد انتخاب نمایید ادامه مطلب... نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/30 توسط سرباز
این یک داستان نیست...!!! این یک واقعیت تلخ و عجیبه خواهش میکنم این داستان را بخوانید... و نظر بدهید مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند. مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد.
بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ... هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند. سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید : مادرت کجاست ؟ پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد. پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم! ادامه مطلب... نوشته شده در تاریخ دوشنبه 94/2/28 توسط سرباز
در یکى از جنگها، عدهاى را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکى از اسیران را اعدام کنند. اسیر که از زندگى ناامید شده بود، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.
والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس
وزیر دیگر که ضد او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت. ملک روی ازین سخن درهم آمد و گفت: آن دروغ پسندیدهتر آمد مرا زین راست که تو گفتی، که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. چنانکه خردمندان گفتهاند:
منبع:گلستان سعدی برچسبها: دروغ- وزیر- سعدی نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/27 توسط سرباز
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. نوشته شده در تاریخ شنبه 94/2/26 توسط سرباز
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
روز ملاقات فرا رسید، ادامه مطلب... نوشته شده در تاریخ شنبه 94/2/26 توسط سرباز
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/25 توسط سرباز
|
|
تمامی حقوق مطالب برای آقاسیدبااجازه... محفوظ می باشد |