سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آقاسیدبااجازه...
 

 

حجت الاسلام بهجت در مورد سیر زندگی پدر بزرگوارش از کودکی گفت: داستان کودکی ایشان از سالها قبل‌تر شروع می‌شود و به داستان پدرشان بر می‌گردد که معروف است. پدر آیت الله بهجت در نوجوانی در حال مرگ بوده که ندایی را می شنود که این را رها کنید، او پدر محمد تقی است.

وی گفت:

خلاصه ایشان جانی دوباره می‌گیرد و همه تعجب می‌کنند. بعد ازدواج می‌کند و فرزندانش متولد می‌شوند و این داستان را فراموش کرده بوده تا موقع تولد فرزند سومش به یاد می‌آورد که وقتی کوچک بوده به او گفتند که پدر محمد تقی است. اولین پسر را محمد مهدی و دومی را محمد حسین و سومی را که به یاد می‌آورد نامش را محمد تقی می‌گذارد.

وی ادامه داد:

محمد تقی هفت ساله بوده که در حوض خانه می‌افتد و خفه می‌شود. از دست دادن این بچه برای آنها غم سنگینی است و مادر آیت الله بهجت متوسل می‌شود تا این فرزند را خداوند به آنها می‌دهد و نامش را محمد تقی می‌گذارند. محمد تقی ثانی؛ که من در یادداشت های پدر ایشان دیده بودم که نامشان را محمد تقی دومی نوشته بودند.

 




برچسب‌ها: آیت اله بهجت- محمدتقی ثانی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/20 توسط سرباز

 

معراج در لغت عربی به معنای وسیله ای است که با کمک آن، می توان به بالا صعود نمود، اما در روایات و تفاسیر، این واژه در مورد مسافرت جسمانی پیامبر (ص) از مکه به بیت المقدس و از آن جا به آسمان ها و سپس مراجعت به وطن خویش به کار برده می شود. آنچه از روایات اسلامی بر می آید، آن است که معراجی با این خصوصیت، تنها توسط رسول اکرم (ص) و آن هم یک بار انجام شده، هرچند که مشابه برخی مراحل معراج، توسط پیامبران دیگری؛ مانند سلیمان و ادریس و عیسی (ع)، نیز انجام پذیرفته است و هر چند که ممکن است معراج های دیگری با خصوصیات دیگر، بارها برای پیامبر (ص) نیز تکرار شده باشد.


از طرفی، هر چند روایات مختلفی در ارتباط با زمان معراج پیامبر (ص) وجود دارد، اما نمی توان به صورت قطعی اعلام نمود که کدامشان صحیح است. البته ندانستن تاریخ دقیق؛ مانند بسیاری موارد مشابه ضرری را متوجه قطعیت اصل ماجرا نخواهد نمود.


پیامبر (ص) بعد از معراج، مستقیما به مکه بازگشته و خبر این واقعه مهم را به اطلاع قریش رسانده و شواهدی قطعی برای اثبات این موضوع در اختیار آنان قرار دادند. همچنین، ایشان در طول نبوت خود، آن مقدار از مشاهدات خود را در معراج که قابل بازگو کردن بود، با زبانی ساده در اختیار مردم قرار دادند که بسیاری از این موارد، در کتب روایی و تفسیری، قابل بازیابی است.


 اما در ارتباط با انحصار این معجزه به پیامبر اکرم (ص) و یا فقدان چنین انحصاری، باید گفت که از لحاظ عقل و موازین دینی، هیچ ایرادی وجود ندارد که دیگر پیامبران نیز، با یاری خداوند، با سرعتی اعجاز آمیز در زمین و آسمان ها به گردش پرداخته و نشانه های خداوند را مشاهده نمایند، اما آنچه از آیات قرآن کریم و نیز روایات معتبر، می توان استنباط نمود این است که معراجی با این کیفیت که طی آن، پیامبری، بعد از عروج به آسمان ها، به میان مردم خویش بازگشته، و به تبلیغ خود ادامه داده و مشاهدات خود را در اختیار آنان قرار داده، در ارتباط با هیچ پیامبر دیگری گزارش نشده است.


البته، آیاتی وجود دارند که سرعت اعجاب انگیز حضرت سلیمان (ع) را در مسافرت به نقاط مختلف زمین و با استفاده از نیروی باد بیان نموده،و یا این که عروج پیامبرانی؛ مانند ادریس (ع) و عیسی (ع) را به آسمان ها اعلام می دارد، اما همان گونه که بیان شد، هیچ کدام از آنها مشابهت کاملی با آنچه در معراج پیامبر (ص) اتفاق افتاده ندارد؛ زیرا که مسافرت سلیمان نبی (ع)، تنها در زمین انجام می شده و عروج ادریس و عیسی (ع) به آسمان ها نیز، بدون بازگشت بوده است؛ به دلیل آن که بر اساس روایات شیعه، ادریس (ع) در آسمان ها وفات نموده و حضرت عیسی (ع) نیز هنوز در آسمان ها و در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) و یاری رساندن به آن حضرت است.

 

 

 

منبع:http://www.islamquest.net




برچسب‌ها: معراج- حضرت خضر- ادریس
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/20 توسط سرباز

 

رهبر انقلاب:

کشور، امروز درگیر جنگ نظامى نیست اما درگیر جنگ سیاسى، اقتصادى و امنیتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ درگیر جنگ است.

این را اگر کسى نداند، خواب خواهد ماند.

اینکه ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا و چگونه است، مطمئن باشید شکست می‌خورید.




برچسب‌ها: جنگ فرهنگی- جنگ سیاسی
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/18 توسط سرباز

 

خبر را که شنیدیم خودمان را رساندیم اما آن ها استخوان های یک حیوان بود. گفتند اینجا خطرناک است و بیشتر منافقان در کمین هستند باید زود برگردیم.

آمبولانسی داشتیم که هر روز سرویس و مجهز می شد. سابقه نداشت خراب شود. در راه برگشت در یک سرپایینی

ماشین خاموش شد!!! بچه ها فکر کردند شوخی می کنم اما هرچه استارت زدم ماشین روشن نشد. چند متخصص از تعمیرگاه ارتش آمدند. اما فایده ای نداشت.

بالاخره تصمیم بر آن شد که یک تانکر آب بیاید و ماشین رو بوکسل کند که تا شب نشده برگردیم. تانکر آمد. اما وقتی به آمبولانس وصل شد?گاز که می داد خاموش می شد! گفتم: ((ماشین روشن نمی شود بعداً می آییم آن را می بریم. اگر اینجا خطرناک است دیگر نمی مانیم.))

ماشین را قفل کردیم و برگشتیم. فردا پس از خواندن نماز صبح به سراغ ماشین رفتم.تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی که صخره مانند بود. دقیقاً رو به روی جایی که ماشین خراب شده بود تعدادی پلاک و یک مشت استخوان افتاده بود. هفت شهید بودند  بچه ها را خبر کردم و جنازه ها را داخل ماشین گذاشتیم.

با بچه های ارتش خداحافظی کردم و به طرف ماشین رفتم. فکر کردند من فراموش کرده ام ماشین خراب است. خندیدند. اما ماشین با استارت اول روشن شد 




برچسب‌ها: پلاک - شهید
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/18 توسط سرباز

 

 

خیلی سخت است که انسان بخواهد در مورد کسی اینطور با قطعیت صحبت کند مگر اینکه مدت زیادی را با او زندگی کرده باشد

بنده حدود سی سال با حسن بودم و حتی یکبار ندیدم او برای نمازش وضو بگیرد چون دائم الوضو بود و می گفت :

 نباید بدون وضو بر روی زمین خدا راه رفت

 می گفت زمین جای جمع کردن ثواب است




برچسب‌ها: شهید- حسن تهرانی مقدم
نوشته شده در تاریخ جمعه 94/2/18 توسط سرباز

 

 

انگار از آسمان آتش می بارید.به شهید غلامی گقتم: «گروه را مرخص کنیم تا اوایل پاییز که هوا خنک تر می شود، برگردیم»

گفت: «بگو عاشق نیستیم.» گفتم:«علی آقا!هوا خیلی گرم است.نمی شود تکان خورد.»

گفت: «وقتی هواگرم است و تو می سوزی، مادر شهیدی که فرزندش در این بیایان افتاده است،دلش می شکند و می گوید:خدایا بچه ام در این گرما کجا افتاده است؟ همین دل شکستگی به تو کمک می کند تا به شهید برسی.»

نتوانستم حرف دیگری بزنم. گوشی را گذاشتم،برگشتم و گفتم:«بچه ها،اگر از گرما بی جان هم شویم،باید جستجو را ادامه دهیم.» پس از نماز ظهر کار را شروع کردیم.تا ساعت نه صبح هر چه آب داشتیم،تمام شد.بالای ارتفاع 175شرهانی،چشم هایمان از گرما دیگر جایی درا نمی دید. به التماس نالیدیم: خدایا تورا به دل شکسته ی مادران شهید...

در کف شیار چیزی برق زد پلاک بود...



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94/2/17 توسط سرباز

 

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با جمعی ار معلمان:

با اشاره به تهدید نظامی دو مقام رسمی آمریکا در روزهای اخیر و هم‌زمان با مذاکرات هسته‌ای، افزودند: مذاکره در زیر شبح تهدید معنایی ندارد و ملت ایران مذاکره زیر سایه‌ی تهدید را برنمی‌تابد.


ایشان با اشاره‌ی مجدد به اظهارات مقامات رسمی آمریکا در روزهای اخیر که گفته بودند اگر چنین شرایطی پیش آید ما حمله‌ی نظامی می‌کنیم، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: اولاً غلط می‌کنید. ثانیاً همان‌طور که در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا هم گفتم، دوران بزن و در رو تمام شده است و ملت ایران کسی را که بخواهد به او تعرض کند، رها نخواهد کرد.




برچسب‌ها: دیدار با معلمان- حمله نظامی
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/16 توسط سرباز

 

سکوت تا کی؟

آنقدر خون دیدیم که دیگر عادی شده؟

آنقدر بی مهری دیدیم که مهربانی کلمه غریبی شده؟

آنقدر خانه ی خراب دیدیم که خرابه ها زیبایی شهر شده؟

آنقدر بچه یتیم دیده ایم که، یتیمی هم یک عنوان شده؟

آنقدر جاه طلبی دیدیم که جزیی از شخصیت ها شده؟

آنقدر روی تلخ دیدیم که روی خوش یادمان رفته؟

 

نه نباید اینگونه باشد

نه نباید بی تفاوت بود

نه نباید بگویم خدارا شکر کشور ما امن است

نه نباید بینیم و بگذریم

مردم ما مهربانند

مردم ما عاطفه دارند

مردم ما مردان و زنان 8 سال دفاع مقدس هستند

درک می کنند، لمس کردند تمام این بی مهری هارا

یمن ما هستیم، عراق ما هستیم، لبنان ما هستیم، سوریه ما هستیم، فلسطین ما هستیم....

همیشه و هرلحظه درکنار شما برای پایداری اسلام ناب محمدی

 




برچسب‌ها: ال سعود- یمن- جنایت
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/16 توسط سرباز

 

تا چند دهه قبل که تکنولوژی پیشرفت نکرده بود و جهان واقعا یک جهان بود

آرامش بیشتری حکم فرما بود

آدمها با همان شمع و لقمه نان، شبشان را صبح می کردند

با همان گاوآهن و داس و بیل روزی شان را از زمین بیرون می آورند

با همان نامه های یک خط در میان غلط، از احوال هم باخبر می شدند

همه خانه ها و محله ها، یک رنگ و بو داشتن

مردم از زن و مرد یک رنگ بودن

محله ها بالا نشین و پایین نشین نداشت

اما امان از تکنولوژی

... آدم ها

.... پوشش ها

..... خورد و خوراک ها

...... محله ها

....... و حتی خانواده ها

را از هم سوا کرد

آن وقت ها، چقدر زندگی شیرین ودلنواز بود با تمام سختی اش...


 




برچسب‌ها: تکنولوژی- جهان
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94/2/16 توسط سرباز

 

علت وفات حضرت زینب(س) چه بوده است؟ یکی از علماء گفته است حضرت زینب (س) بر اثر حادثه ای کشته شده ظاهرا بر اثر خفگی در آب فوت کردند؟

در هیچ کدام از مآخذ و منابعی که مراجعه کرده ایم دیده نشده که حضرت زینب کبری(س) در نهر آبی غرق شود. برخی از منابع و مآخذی که مورد مراجعه قرار گرفت از این قرار است: اعیان الشیعه، ج 7، چاپ رحلی، حرف زاء - اسدالغابه، ج 7، کتاب النساء، چاپ بیروت - الاصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، کتاب النساء، چاپ مصر - طبقات، ج 8، چاپ بیروت - الاعلام، زرکلی، ج 3، چاپ نهم بیروت - معجم رجال الحدیث، ج 24، ص 219، شماره مسلسل 15659 - تاریخ طبری، ج 4، حوادث سال 40 هجری و حوادث سال 60 - بحارالانوار، ج 45، ج 28، ج 44 و ج 42 - تاریخ و اماکن سیاحتی و زیارتی سوریه، اصغر قائدان - منتخب التواریخ - تنقیح المقال، ج 3، فصل نساء - ریاحین الشریعه، ج 3 - زندگانی زینب کبری، شهید دستغیب - المجالس السنیه، سید محسن امین - منتهی الامال، ج 1 - زینب الکبری من المهد الی اللحد، سید محمد کاظم قزوینی، ص 696 و کتاب های دیگر.


در هیچ کدام از این منابع مسأله غرق شدن مطرح نشده است. دشمنان اهل بیت(ع) اینگونه داستان ها را می سازند تا در بین مردم از شخصیت این بزرگواران کم کنند. حضرت زینب یک شخصیت مورد احترام برای همه بود و همواره با او افرادی بودند و در خدمت او بودند. او تنها نبود تا در آب خفه شود.


درباره چگونگی وفات حضرت زینب کبری باید گفت: براساس برخی از نوشته ها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کرد (منتخب التواریخ، ص 67).
و این احتمال طبیعی تر به نظر می رسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد. براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید (زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 592).


این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمی تواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمی دهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال می زنند.


در تاریخ وفات آن حضرت هم اختلاف هست. مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است (همان).



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 94/2/13 توسط سرباز
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
تمامی حقوق مطالب برای آقاسیدبااجازه... محفوظ می باشد